ایران استوار؛44 سال افتخار| صندوق توسعه ملی ابزاری برای عدالت بین نسلی/ برخی روستاهای محروم پس از انقلاب کشف شد
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۷۹۱۴
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، رعایت عدالت در برخورداری از امکانات و ثروتهای خدادادی کشور از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی است، گرچه هنوز با تحقق کامل این شعار و آرمان فاصله داریم، اما روند حرکت به سمت ایجاد عدالت و توازن منطقهای و عدالت اقتصادی بین نسلها است.
در رژیم پهلوی قیمت نفت به واسطه جنگ اعراب و اسرائیل در سالهای پایانی فعالیت شاه خائن، به شدت افزایش یافت و درآمدهای سرشار نفتی به صورت غیرعادلانه در شهرهای بزرگ و مرکز کشور هزینه میشد، اما بعد از انقلاب اسلامی تلاش برای ایجاد توازن منطقهای و عدالت منطقهای انجام شد و با راهاندازی صندوق توسعه ملی برای درآمدهای انفال (اموال مازاد بر مالکیت مردم و متعلق به عموم جامعه) و نفت و گاز تلاش شد عدالت بیننسلی و برخورداری نسلهای آینده از درآمدهای نفت و گاز نیز مدنظر قرار گیرد؛ گرچه تحریمها موجب شد دولت هم از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کند، اما به هر حال چارهای جز این نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هم اکنون 40 درصد از درآمد فروش نفت و گاز برای رعایت عدالت بیننسلی وارد صندوق توسعه ملی میشود.
در راستای بررسی برخی ابعاد اقتصادی در حکومت پهلوی و دستاوردهای انقلاب اسلامی با حمیدرضا فولادگر، مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کمیته کسب وکار کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتوگو کردیم؛ وی سابقه 4 دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد؛ در ادامه گفتوگوی وی با فارس را میخوانید.
فارس: مهمترین دستاورد انقلاب در زمینه عدالت اقتصادی چیست و آیا حرکت اقتصاد به سمت عدالت است؟
فولادگر: انقلاب اسلامی در 44 سال گذشته فراز و نشیبهای زیادی داشته و خدمات زیادی به مردم انجام داده است در عین حال مشکلات و نارساییهایی نیز وجود دارد. مهمترین مسأله این است که کشوری که قبلاً وابستگی کامل به خارجیها داشت، هم اکنون کاملاً مستقل شده و شعار پایه انقلاب یعنی استقلال و آزادی محقق شده و ایران به یکی از مستقلترین نظامهای دنیا تبدیل شده است.
در زمینه سیاست دفاعی قبل از انقلاب، ارتش درست و حسابی وجود نداشت و بیش از 40 هزار مستشار نظامی در کشور بودند اما اکنون ایران به قدرت نظامی منطقه تبدیل شده و در حالی که مستقل است بیش از 90 درصد اقلام نظامی هم در داخل کشور تولید میشود.
رفع مشکلات اقتصادی طی 12 سال گذشته در اولویت قرار گرفته است، به گونهای که در این سالها نامگذاری سال توسط مقام معظم رهبری با رنگ و بوی اقتصادی بوده است. با این حال عدهای از روی کینه و یا جهل فکر میکنند رژیم قبل از نظر اقتصادی بهتر بوده است، یا اینکه شرایط مردم خوب بوده است.البته این نکته را هم باید بگوییم که کل دنیا طبعا از فناوریهای جدید استفاده کرده و از توسعه و پیشرفت برخوردار میشود و در هر نظامی یکسری کارهای عمرانی انجام میشود
فولادگر: در سالهای آخر فعالیت رژیم پهلوی، بعد از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1352 قیمت نفت به شدت بالا رفت و درآمد سرشاری نصیب کشورهای نفتی از جمله ایران شد و فروش نفت خام به روزانه 6 میلیون بشکه رسید. جمعیت کشور آن زمان حدود 25 میلیون نفر بود و تا اوایل انقلاب این جمعیت به حدود 30 میلیون نفر رسید یعنی رقم سرانه درآمد نفتی به تناسب جمعیت بالا رفته بود، در حالی که اکنون بعد از 44 سال جمعیت کشور به حدود 85 میلیون نفر یعنی بیش از سه برابر افزایش یافته و فروش نفت روزانه به یک تا 1.2 میلیون بشکه در روز رسیده یعنی درآمد نفت حدود یک پنجم شده و سرانه درآمد نفتی به یک پانزدهم کاهش یافته است. در آن موقع عمده درآمد نفت صرف هزینه دولت میشد سهم مالیات بسیار کم بود در حال حاضر سهم نفت از بودجه دولت به 30 درصد و سهم مالیات بر عوارض و واگذاری داراییهای مالی و اوراق مشارکت به 70 درصد رسیده است.
یک بخش درآمد مردم است که کاهش پیدا کرده از طرف دیگر وضع زندگی مردم است که بهتر شده است، میانگین برخورداری مردم از خودرو، وسایل زندگی و سایر امکانات رفاهی قابل مقایسه با اوایل انقلاب نیست، آن موقع مردمی که حقوقبگیر، کارمند و کارگر بودند، بر اساس نرخ دلار 7 تومانی اگر محاسبه شود درآمد مردم چه میزان بود، الان همان حقوق و کارگر و کارمند با توجه به درآمد کنونی دلار افزایش یافته مهم این است که باوجود مشکلات معیشتی مهمترین مسأله مدنظر دولتها زندگی مردم است.
* رشد شاخص برخورداری مردم از نظر وسایل منزل و حاملهای انرژی/ تورم در اواخر حکومت پهلوی بیداد میکرد
فارس: بحث شکاف طبقاتی و فاصله درآمدی از اول انقلاب تاکنون چه تغییری پیدا کرده است؟
فولادگر: شکاف طبقاتی آن موقع بیشتر بوده سطح زندگی مردم فاصله زیادی داشت، عده زیادی در حاشیه شهرها و حتی در حلبیآبادها بودند، تفاوت سطح زندگی زیاد بود، البته اکنون همه مشکلات حل نشده، اما سطح درآمد مردم بهتر شده با این وجود هنوز هم افرادی زیر خط فقر وجود دارند، اما وضع شهرها طوری شده است که شاخص برخورداری مردم از نظر وسایل منزل و حاملهای انرژی بسیار بهتر شده است. قبلاً درصد اندکی از مردم از وسایل کامل مانند گاز خوراکپذیری و یخچال فریز، ماشینلباسشویی و اتومبیل استفاده میکرد، در هر کوچه دو سه خانه بیشتر اتومبیل نداشتند، اما در حال حاضر با وجود همه گرانیها در خودرو و وسایل متوسط برخورداری خانوارهای ایرانی از خودرو و وسایل زندگی و حمل و نقل بهتر شده است و با این شاخصها مقایسه وضعیت اقتصادی مردم قبل و بعد از انقلاب اسلامی مشخص میشود. البته محاسبات دقیق تولید ناخالص داخلی و ضریب جینی نشان میدهد که وضعیت بهتر شده است. عدهای میگویند در زمان قبل از انقلاب تورم وجود نداشته در حالی که در فاصله سال 42 تا 57 نیز تورم در کشور وجود داشته و به ویژه در سالهای آخر حکومت رژیم قبلی تورم شدیدتر شده است.
* کاهش ضریب جینی با واگذاری سهام عدالت و پرداخت یارانه نقدی
فارس: آیا واگذاری سهام عدالت و پرداخت یارانه نقدی توانست ضریب جینی و فاصله طبقاتی را بهتر کند؟
فولادگر: در یک مقطعی بعد از یارانه نقدی و پرداخت سهام عدالت ضریب جینی که نشانگر فاصله درآمدی طبقات کشور است بهتر شد حتی ضریب جینی به 40 صدم واحد رسید که عدد بسیار خوبی است البته بعدا در سالهای بعد این ضریب به 0.35 واحد رسید و سپس تحریمها از سال 90 و 91 تشدید شد؛ در نتیجه با افزایش قیمت انرژی ضریب جینی در زندگی مردم بیشتر شد و فاصله طبقاتی قدری افزایش یافت. در رژیم قبلی با وابستگی کامل به غرب و شرق هیچ مشکل تحریمی وجود نداشت، یعنی در عین وابستگی به بلوک غرب، ژاندارم منطقه بودند، شاه با بلوک شرق یعنی شوروی هم رابطهای داشت که هرگز با آن رژیم سرشاخ نمیشد.
اما بعد از انقلاب جمهوری اسلامی کاملا مستقل شد و این تحریمها هزینه استقلالخواهی است که میپردازیم در دو سال اول انقلاب درگیر مناطق مرزی و گروهکها شد و بعد از آن 8 سال جنگ تحمیلی و حمله رژیم بعث صدام انجام شد، بعد از آن سازندگی در کشور شروع شد و برنامههای توسعه اول تا سوم به بازسازی خرابیهای جنگ پرداخت و سپس تحریمها به شدت شروع شدند. در حالی که در زمان رژیم قبل هیچکدام از این تحریمها نبود این تحریمها هزینه استقلال ما است اگر تحریمها نبود و اگر جنگ اقتصادی و ترکیبی که در سال جاری شروع شد ما چنین مشکلاتی نداشتیم اما ساختار اقتصاد را اصلاح میکنیم و با وجود شاخصهای مختلف شرایط مردم بعد از انقلاب بهتر شده است. مهمترین دلیل تحریمها به خاطر استقلالطللبی جمهوری اسلامی است و نظام اسلامی با وجود همه مشکلات تلاش دارد خدمات بهتری به مردم ارائه کند.
* عدالت و توازن منطقهای بعد از انقلاب اجرا شد/ پس از انقلاب روستاهای محروم را کشف میکردیم
فارس: چه میزان عدالت و توازن منطقهای بعد از انقلاب اجرا شده است و آیا بودجه کشور به صورت عادلانه بین مناطق توزیع میشود؟
فولادگر: به نکته درستی اشاره کردید و آن توازن منطقهای است که یکی از موفقیتهای کشور حرکت به سمت این توازن و تعادل است در رژیم گذشته تلاش میشد کارهای عمرانی برای تهران و شهرهای بزرگ و مراکز استانها متمرکز شود و چهره پایتخت زیبا باشد در تهران هم خیابانهای اصلی زیبا بودند اما در حاشیه شهرها فاجعه بود. در استانهای محروم کشور هنوز آثار محرومیت وجود دارد و ظلم مضاعف دورههای قبل باعث شده بود که هنوز آثارش در مناطق مرزی و حاشیهای وجود دارد.
دو سه سال بعد از انقلاب منطقهای در استان هرمزگان توسط جهاد سازندگی و شهید آوینی کشف شد به نام بشاگرد و سپس مرحوم عبدالله والی در آنجا حضور پیدا کرد و سالها زحمت کشید تا آنجا را آباد کند قبل از آن خیلیها از وجود منطقه بشاگرد اطلاعی نداشتند و مردم ساکن آن مناطق اصلا خبری نداشتند که در کشور انقلاب شده و شاه برکنار شده است چون نه برق و نه تلویزیون و آب آشامیدنی بهداشتی نداشتند و در سختترین وضعیت در کپرها زندگی میکردند، در استان سیستان و بلوچستان و کردستان هم اوضاع تعریف چندانی نداشت در برخی از این مناطق در درگیری با رژیم شاه ظلم مضاعفی به مردم شده بود و مردم دور از مواهب تمدنی بودند اما پیام انقلاب به دورترین مناطق هم رسید و تلاش کردند که به درد مردم رسیدگی کنند و البته هنوز همه مسائل این مناطق حل نشده است.
فارس: یکی از ابتکارات دولت در راستای تعادل منطقهای ایجاد صندوقهای پیشرفت و عدالت در هر استان است که سال آینده قرار است به هر یکی از این صندوقهای استانی یک هزار میلیارد تومان پول واریز شود، آیا میتوان به عدالت منطقهای نزدیک شد؟
فولادگر: در قالب تبصره 18 لایحه بودجه 1402 پیشبینی شده است که تسهیلات اشتغالزایی و رونق تولید به صندوقهای پیشرفت و عدالت در استانها انجام شود که این منابع صرف سرمایهگذاری و اشتغالزایی در هر استان شود. از طرفی قانون تأسیس شرکتهای تعاونی فراگیر استانی و شهرستانی هم اجرا میشود و همچنین در بودجه استانی یکسری درآمدهایی که در استانها به دست میآید در همان استان صرف توسعه و عمران استانی شود. در مولدسازی داراییها هم منافع به همان شهر و یا استان برگردد و توازن و تعادلی در مناطق ایجاد شود.
فارس: ترکیب جمعیت قبل از انقلاب 30 درصد شهری و 70 درصد روستایی بود، اکنون به 28 درصد روستایی و 72 درصد شهری تغییر پیدا کرده است و آیا این علامت خوبی است یا نه؟
فولادگر: دلیل تغییر ترکیب جمعیت این است که به روستاها کمتر توجه شده و بحث عمران و اشتغال در روستا کمتر بوده است مردم روستا به دلیل کمبود فرصتهای شغلی و از طرفی برای برخورداری از امکانات کشور به سوی شهرها مهاجرت کردهاند قبلا بخشی از مردم در شهرها شغل داشتند و برای زندگی به روستا برمیگشتند اما عدهای کلا از روستا به شهرها مهاجرت کردند و ترکیب جمعیتی شهری و روستایی کاملا برعکس شده است. در نتیجه بخشی از کارهای کشاورزی و دامپروری در روستاها تعطیل شده است و این به دلیل عمران و آبادی شهرها و فرصتهای شغلی است که البته این تهدیدی برای کل کشور به شمار میرود که ترکیب جمعیت به هم خورده است و دولت تلاش میکند زمینههای ایجاد اشتغال در روستاها را فراهم کند تا تشویقی برای مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها اتفاق افتد.
فارس: در زمینه امکانات جادههای ارتباطی و سایر خدمات تغییرات نسبت به قبل از چه میزان محسوس است؟
فولادگر: در زمینه خدمات جادهای شاخصهای کنونی با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست قبلا در استانها و شهرهای بزرگ جادههای اصلی وجود داشتند و اغلب روستاها جاده خاکی داشتند اما اکنون اغلب راههای مواصلاتی به روستاها آسفالت شده شبکه ریلی وجود دارد البته توسعه شبکه ریلی باید افزایش یابد اما در راههای شوسه و جادههای آسفالت پیشرفت خوبی اتفاق افتاده است.
علاوه بر شبکه ارتباطی شهر و روستا گازرسانی، برقرسانی و شبکه آب بهداشتی در روستاها تقریبا کامل شده در رژیم گذشته اغلب روستاها فراموش شده بودند و از نظر گاز و برق هیچ امکاناتی وجود نداشت در حال حاضر جهتگیری نظام به سمت افزایش خدمات به روستاها و مناطق محروم و تحقق عدالت در برخورداری از امکانات است ما بزرگترین شبکه گازرسانی در دنیا را داریم البته امسال به خاطر سرما و افت فشار تهدیدهایی در شبکه گازرسانی داشتیم که دولت میتواند در برخی روستاهای دورافتاده به جای لولهگذاری برای گاز از مخازن گاز مایع استفاده کند تا دچار افت فشار نشود.
* 90 درصد کشور به شبکه گاز رسانی متصل شد
الان بیش از 90 درصد کشور از شبکه گازرسانی، برق و آب آشامیدنی برخوردار است. قبلا جادهها عمدتا در مراکز استانی و شهرهای بزرگ بود تعداد آزادراهها محدود بود در حال حاضر از نظر جادههای مواصلاتی و آزادراه و اتوبان قابل مقایسه نیست قبل از انقلاب از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر آزادراه داشتیم، در حال حاضر مراکز استانی آزادراه دارند.
فارس: صندوق توسعه ملی به عنوان عدالت بیننسلی چه نقشی در ایجاد عدالت ایفا میکند؟
فولادگر: قبلا چنین چیزی وجود نداشت همه درآمد نفت صرف هزینه دولتها میشد اما بعد از انقلاب ابتدا حساب ذخیره ارزی برای اجرای طرحهای توسعهای مناطق در نظر گرفته شد و بعد از آن صندوق توسعه ملی طراحی شد. به موازات آن فشار تحریمها بیشتر شد کم کم بخشی از درآمد نفت وارد صندوق توسعه ملی شد و به تدریج تا 40 درصد درآمد نفتی مستقیما وارد این صندوق میشود که عدالت بیننسلی رعایت شود، اگر تحریمها وجود نداشت طبق قانون برنامه پنجم باید تا پایان برنامه 100 درصد درآمد نفتی وارد صندوق توسعه ملی میشد، اما به خاطر فشار تحریمها دولتها مجبور میشدند بخشی از منابع این صندوق را تبدیل به ریال کنند و به اجرای پروژههای عمرانی بپردازند به هر حال صندوق توسعه ملی در جهت رعایت عدالت بیننسلی ایجاد شده است.
قبلا فساد بین مسؤولان و مقامات بود که عمده آن به دلیل نبود رسانهها و شبکههای اجتماعی افشا نمیشد اما اکنون اگر فسادی هم روی دهد به خاطر شبکههای اجتماعی و رسانههای فراوان آنقدر بزرگنمایی میشود که افکار عمومی فکر میکنند فساد اقتصادی بیشتر شده است، در حالی که به خاطر رسانهای شدن احساس فساد اقتصادی زیاد میشود.
عوامل رژیم سابق مقدار زیادی از ثروتهای کشور را از کشور خارج کردند و عمده درآمد نفتی صرف فساد مسؤولان میشد، اما هم اکنون درآمدهای نفتی به کارهای عمرانی و پروژههای عمرانی اختصاص مییابد، البته انتظارات از انقلاب بسیار بالاست و همین مقدار کم فساد هم زیاد است، اما بحث رسانهای واقعا شدت یافته به هر حال جمهوری اسلامی تلاش میکند عدالت بیننسلی از طریق صندوق توسعه ملی و توازن منطقهای بودجه رعایت کند.
فارس: با تشکر بابت وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید.
فولادگر: من هم از شما تشکر میکنم.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فولادگر مشاور وزیر اقتصاد عدالت بین نسلی ضریب جینی صندوق توسعه ملی توازن منطقه ای صندوق توسعه ملی عدالت بین نسلی انقلاب اسلامی قبل از انقلاب بعد از انقلاب بهتر شده شهرهای بزرگ ترکیب جمعیت استان ها حال حاضر زندگی مردم درآمد نفتی وجود نداشت ضریب جینی درآمد نفت شبکه گاز رژیم قبل تحریم ها بهتر شد جاده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۷۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آن ها که در ایران می مانند و می خواهند آن را بسازند این مقاله را بخوانند / ۱۰۰۰ سال حکومت ایلیاتی و ۸۰۰ سال تعطیلی عقل و اندیشه و علم
هدف و محدوده گزارش
این نوشتار گزارشی است برای تشریح دیدگاه مهندس آل یاسین در مورد دلایل توسعه نیافتگی ایران و تطبیق آن با مدل رستا (روایت سه لایه توسعه نیافتگی از کتاب استراتژی توسعه ایرن) برای درک سامان سافته از چرایی عقب ماندگی ایران.
توضیح مهم: ۹۵ درصد این گزارش بر اساس محتوای کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی ایران تنظیم شده است. گاهی اوقات برای تفهیم و انتقال مطلب از نوشته های دیگران نیز مطالبی به آن افزوده شده است. ولی بدنه اصلی از محتوای کتاب برداشته شده است. در ضمن صورت بندی و تنظیم نمودارها و شماره گذاری دلایل و ویژگی های از تهیه کننده گزارش است اما با رعایت نسبی وفاداری به اصل نوشته ایشان.
آشنایی با نویسنده
-متولد ۱۳۱۴ (۸۸ ساله)
-دانش آموخته راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ۱۳۳۹ با درجه فوق لیسانس.
-دانش آموخته دوره های پیشرفته سازه های آبی (هلند) و هیدرولیک و آزمایشگاه مکانیک خاک (آمریکا)
-مدیر اجرایی شبکه آبیاری دز به مساحت صدهزار هکتار
-قایم مقام مدیر عامل و مدیر اجرایی کشت و صنعت کارون برای تولید ۲۵۰ هزار تن شکر سالانه.
-مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان
-پایه گذار مهندسین مشاور پاپیلا
-مولف ۱۹ جلد کتاب
سوالی که آل یاسین می پرسد:
ایران گهواره تمدن جهان شناخته می شود و اولین امپراتوری بزرگ در ایران شکل گرفته و جامعه جهانی به میراث فرهنگی ایران می بالد. چرا پایه گذار یکی از درخشان ترین تمدن های جهان، گرفتار عقب ماندگی شده و در بیشتر حوزه های زیست انسانی و رفاهی جامعه {به اندازه کافی} پیشرفت نکرده است؟
پرسش این است که اگر ایران زودتر از کشورهای توسعه یافته؛ چین، هند، ترکیه، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور، به فرآیند برنامه ریزی برای توسعه وارد شد، پس چرا از همه آن ها عقبتر مانده است؟ به سخن دیگر، چرا پس از ۷۰ سال برنامه ریزی و اجرای ۱۱ برنامه میان مدت و ۵۰ سال حضور در عرصه آمایش سرزمین، خروجی نظام برنامه ریزی چیزی نیست، جز اقتصادی تک محصولی بر پایه فروش نفت خام، رکود تولید، اقتصاد رانتی غیرمولد، قاچاق بی رویه، عدم تعادل و نابرابری های گسترده اجتماعی، فقر گسترده، غلبه انواع بحران های زیست محیطی، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشین ها و سرانجام زوال، فرسودگی و از هم گسیختگی جامعه؟
آیا جغرافیا در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟
شروع با یک واقعیت شور!
-حدود ۷۵ درصد مساحت کشور ایران کوستان و کویرهای غیرمسکون و فاقد رودخانه های دایمی است.
-تنها حدود ۱۵ درصد مساحت کشور در سواحل دریای خزر، شمال غرب و بخشی از نوار غربی کشور از اقلیم مدیترانه ای برخوردار است. حتی در این مناطق هم الگوی زراعی آبی با محدودیت هایی روبه رو است.
فیزیوگرافی ویژه ایران
-موقعیت جغرافیایی، اقلیم و بادهای نامساعد کویرهای مرکزی باعث شده تاحدود ۷۵ درصد از ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت کشور دارای شرایط خشک و نیمه خشک باشد، به طوری که بارندگی این مناطق اندک و سالانه بین ۵۰ تا ۲۵۰ میلیمتر معادل یک سوم متوسط بارندگی جهانی و میانگین تبخیر ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی باشد.
-حدود ۳۰ درصد مساحت فلات های کم ارتفاع و دشت های کشور کم و بیش با دشواری های شوری و ماندابی خاک روبه رو است.
-در نتیجه کشاورزی در ایران، همواره با شوری منابع و خاک رو به رو بوده و سبب شده که در ادوار گذشته با وجود کوشش شبانه روزی برای جمع آوری آبها، شق نهرها، احداث قنوات، ساخت سدهای انحرافی و انجام آبیاری مصنوعی مزارع کشاورزی محدود، مردم با زندگی شبانی و معیشتی روزگار بگذرانند.
-تاریخ آبیای ایران (آبیاری مصنوعی) به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بر می گردد. در ایران، بیش از ۳۶ هزار رشته قنات به طول بیش از ۲۱ هزار کیلومتر با مجموع طول میله ها، بیش از ۱۵۸ هزار کیلومتر شناسایی و تعدادی از آن ها به ثبت جهانی یونسکو هم رسیده است.
-پهناوری فلات ایران؛ تداوم بی ثباتی و ناامنی کشور؛ حجم کم آب قنات ها با هزینه احداث و نگهداری، دشواری بهره برداری از آب های سطحی، محدودیت زراعت دیم به سبب کم بارندگی، شهرها و روستاهای دور از هم، نبود راه و وسیله ترابری مناسب، همواره از موانع توسعه بوده است. در نتیجه کمبود تولید محصولات کشاورزی برای تغذیه و مواد خام صنعتی ، برقراری مناسبات بازرگانی و ارتباطات اجتماعی؛ ایجاد بازار و تولید ثروت غیر ممکن می شد. ناگزیر توده مردم به حداقل زیست دهقانی و معیشتی بسنده می کردند.
آیا جغرافیا فقط به واسطه خشکی و پهناوری و پراکندگی در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟
جغرافیا، سبک زندگی و ساختار سیاسی ایلیاتی را رقم زد
-جغرافیای ایران به خاطر چند ویژگی محرک زندگی کوچ نشینی بود:
۱-بارندگی اندک که عملا مانع گسترش معیشت مبتنی بر کشاورزی (یکجانشینی) می شد.
۲-تفاوت شدید دما و نوسانات زیاد بارش در نواحی مختلف که به عنوان تحمیل کننده معیشت چادرنشینی بود.
-به عبارت دیگر به خاطر شرایط ایران، تحرک اکولوژیکی معقول ترین و امکان پذیرترین راه حل جامعه بود برای پاسخگویی به عوامل نامساعد طبیعت. اما یک ویژگی دیگر نیز تاثیرگذار بود: ایران همسایه بیابان است. و بیابان، جایگاه کوچندگان مهاجمی است که پیوسته به ایران می تاختند.
-مجموع این عوامل باعث می شد که ایران سرزمین کوچندگان و ساختار اجتماعی ایران ایلیاتی (و نه یکجانشین) باشد.
زندگی ایلیاتی، تاریخ ایلیاتی (تاریخ ایران؛ تاریخ ایلات است!)
-وضعیتی که باعث پیدایش این جامعه متحرک می شد الزامات خود را بر مردمان این جامعه تحمیل می کرد. این مردمان به فراخور شرایط سخت زندگی، افرادی قوی، پرطاقت و دارای سازمان شبه نظامی سلسله مراتبی بودند که به واسطه مواجهه مستمر با دشواری های طبیعت و قبایل مهاجم زمینه های واکنش سریع برای آنان تسهیل شده بود. به جهت مبارزه دائم با این عناصر (طبیعت وحشی و مهاجمان و معارضان) به شدت جنگجو و ستیزه گر و دائما پا به رکاب، تربیت شده بودند و در واقع قدرت سیاسی ایل در قدرت نظامی آن بود.
-این زمینه ها شرایطی را برای ایلات و قبایل مهیا کرد که قادر شدند در بیش از ۸۰ درصد از کل دوره سلطنت در ایران (۷۱۲ ق.م تا ۱۹۷۹م) حاکمیت سیاسی کشور را در اختیار داشته باشند.
چهار ویژگی کلیدی زندگی ایلیاتی
(مطالب این بخش مکمل است و از کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی برداشت نشده است)
در واقع ۴ مولفه
۱-تحرک (عدم سکون و ثبات)
۲-خویشاوندگرایی (شعاع اعتماد محدود / قبیله گرایی)
۳-زندگی مبتنی بر ستیز و جنگاوری
۴-پذیرش رهبری سرکردگان ایلی
ویژگی ها و عناصر اصلی جهان بینی و سبک زندگی نظام ایلی است. همین ۴ ویژگی مختصات سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی ما را در طول ۱۰۰۰ سال شکل داده است.
تاثیرات سبک زندگی ایلیاتی چه بوده است؟
آن ویژگی (سبک زندگی نظام ایلی، ۶ پیامد برای نهادهای سه گانه فرهنگ، اقتصاد و سیاست ایران داشته است:
۱-ناپایداری (نهاد سیاست)
۲-ناامنی و غارتگری (نهاد اقتصاد)
۳-پاتریمونیالیسم. قبیلگی و استبدادپذیری (نهاد فرهنگ و سیاست)
۴-ضعف فرهنگ و مهارت گفت وگو و حکومت شمشیر (نهاد سیات)
۵-خلقیات فرهنگی نامطلوب (نهاد فرهنگ)
۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری (نهاد اقتصاد)
پیامد اول: ناپایداری
چرا حکومت ایلات ناپایدار بود؟ ۲ دلیل را می توان از لابه لای کتاب بیرون کشید:
۱-ایلات در امور نظامی توانمند بودند اما در حوزه کشاورزی به! سازمان اجتماعی ایلات ساده بود. ممکن بود بتواند از طریق نظامی به حکومت برسد اما اداره کشور امر دیگری بود. نظام قبیلگی به دلیل ماهیت ساده و ابتدایی خود، با نیازهای اندک و محدود چندان حاجتی به ساختارهای پیچیده و پیشرفته سیاسی و اجتماعی نداشته است. دستیابی یک قبیله به قدرت، و حاکمیت، نخست با اتکا به نیروی نظامی صورت می گرفت. ولی به محص کسب قدرت، آثار ضعف در توان ایل و تبار حاکم و فعالیت و توطئه براندازی توسط قبایل و ایلات رقیب، آغاز می شد.
۲-از آن جا که درخشش نظامی یک قبیله به طور عمده، متکی به ابتکارات روسای قبیله بود، بنابراین با کهولت و یا مرگ او، درگیری های خونین و گسترده ای درون و بیرون قبیله برای پر کردن جای خالی شروع می شد. از شروع درگیری ها و منازعات تا برقراری اقتدار کامل جانشین تازه، برای سال های متمادی کشور، گرفتار هرج و مرج، بی ثباتی، ناامنی و ویرانی بود.
حدود یک هزار سال از شروع حکومت غزنویان تا سقوط قاجار، شرایط به این گونه بود:
۱-حکومت مطلقه و مستبد یک ایل و تبار بر ایران
۲-بروز نشانه های ضعف و انحطاط حکومت یا نارضایتی شدید رعیت.
۳-شورش یک ایل و جنگ های داخلی
۴-سرنگونی و روی کار آمدن یک ایل و تبار جدید.
پیامد دوم: ناامنی و غارتگری
-اغلب صحرانشینان، در خارج از مناطق مسکونی راهزنی و ناامنی می کردند و در تنگنای معیشتی، به ساکنین شهرها و روستاها شبیخون می زدند. سال هاست عشایر {...} اطراف {...}، اموال مردم شهر را به تاراج می برند و به زنان شان تجاوز می کنند و مردان را به قیمت های کلان برای بیگاری می فروشند.(کاتوزیان؛ ۱۳۸۹، ص ۵۱)
-سرجان ملکم، دیپلمات و مورخ انگلیسی که در عصر فتحعلی شاه از ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۰ م، سه بار به ایران مسافرت کرد، در کتاب خود، از علاقه فراوان ایلات و عشایر ایران به غارتگری یاد می کند و می نویسد: جمیع قبایل صحرانشین ایران، یغماگر، و راهزنند و بدین حرفت (حرفه) مفتخر، و علی الاتصال از دزدی ها و راهزنی ها و قتل و غارت ها که کرده اند، حکایت می کنند. از سردار قبیله تا خدمتکار طویله، هر کس از خود چیزها تعریف می کند. از ایامی یاد می کنند که هر کسی اسبی و شمشیری و جگری داشته است، می توانسته است، به خوشی (ناشی از غارتگری) عمرخود را بگذراند. (راوندی؛ ۱۳۶۴، ص ۱۸۸)
پیامد سوم: پاتریمونیالیست قبیلگی و استبدادپذیری
-در طول تاریخ اتحاد، فرمانبرداری، قناعت، بردباری، کوشش و کار جمعی اعضای یک ایل یا طایفه، راز و رمز پایداری و تداوم زیست آنان بود.
-به گونه ای که همه تصمیمات سیاسی، نظامی و حتی خانوادگی با اجازه بزرگترها گرفته می شد. به سخن دیگر، ایلات، عشایر، و خاندان های بزرگ و ریشه دار ایرانی، همواره بر پایه فرهنگ و رسوم و پدرسالاری، توانسته اند اقتدار و نظم فرمانبرداری را درون ایل، عشیره و خاندان خود دوام و قوام بخشند.
-به خاطر شرایط سخت زندگی، فرهنگ اطاعت پذیر و امربری محض از بزرگترها و روسای ایلات، سبب نفوذ تدریجی و ارام استبداد در جوامع ایلی، طوایف و عشایر و خانواده های بزرگ جامعه شهری شد، و فرهنگ خان سالاری و پدر سالاری، یا به سخن دیگر فرهنگ استبداد را پایه ریزی کرد.
-بدین ترتیب، اقتدار رای روسای ایلات و قبایل، اجرای فرامین بی چون و چرای آن ها، شیوه اتخاذ تصمیمات شخصی و انجام اقدامات قائم به ذات، پس از غلبه یک ایل بر ایل و تبار دیگر و دست یافتن به حکومت به تدریج در نهادهای کشوری و لشکری نیز رخته و نبا به استمرار آن، مردم نیز به ان عادت کردند و در فرهنگ جامعه جا افتاد.
از دیگر خصوصیات این نظام این است که کارکنان دستگاه دولتی خدمه شخصی رهبری محسوب می شوند، اقتدار موجود کاملا شخصی است، و حاکم داور نیست، بلکه ارباب جامعه است. قدرت به موجب صفات شخصی به او تعلق گرفته و همه چیز در رابطه با شخص شاه (فرمان روا) اعتبار می یابد. دیوان سالاران و صاحب منصبان نوکران اویند، و ارتش نیز تنها ارتش اوست و میل و اراده او، حکم در قانون است.
-در این میان رعایا(توده های مردم) به معنای واقعی کلام حقوقی ندارند، و در صورت نیاز توسل و استمداد از مراحم ملوکانه تنها چاره آنان است. (فروند، ۲۵۲-۲۵۳، ۱۳۶۲)
پیامد چهارم: ضعف فرهنگ و مهارت گفت و گو و حکومت شمشیر
همان گونه که گفتیم، در جامعه ایلیاتی بر مبنای مناسبات عشیره ای، مردم اطالعت پذیری محض از روسای ایل داشته اند. از سویی داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی ایلیاتی بوده است. لذا وجود این دو اهرم قدرت در دست سران ایلات و عشایر، سبب اقتدار کامل روسای ایلات بر سرنوشت مردم ایل و در نهایت مردم ایران می شده است. وقتی یک ایل به قدرت می رسید دو راه پیش رو داشت: ۱- گفت وگو ۲- شمشیر. وایلات به خاطر سبک زندگی که به آن خود گرفته بودند پیش خود می گفتند که تا شمشیر هست چرا گفت و گو کنیم؟
-حکومت ایلات در ایران پشتوانه مردمی نداشت. به همین خاطر گفت و گو، اجماع، رای گیری، پرسش گری و مطالبه گری جایگاهی در سپهر سیاسی ایران نداشت. کما این که یکی از پادشان رسما چنین گفته ؛ در ایران، همیشه حق با شمشیر بوده است. (فتحعلی شاه)
-امروز نیز فقر فرهنگ گفت و گو مشهود است. حتی در میان انبوه پرشمار دانشگاهیان؛ نخبگان؛ کارشناسان که به سبب نداشتن رواداری و ظرفیت گفت و گوی مستدل و مستند با آلوده شدن به جر و بحث و مجادله به قهر و خذف دیگری منجر می شود.
پیامد پنجم: عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری
-غالب این حکومت ها، بعد از قرن سوم هجری در ایران، تنها به سپاهیان و نیروهای نظامی خود متکی بودند و نه به مردم. سلاطین برای جلب حمایت و راضی کردن این نیروها، املاکی را به نام اقطاع در اختیار آنان می گذاردند. در برخی زمان ها نیز اصلا خانه و ناموس مردم نیز مباح شمرده می شد.
-با واگذاری گردآوری مال الاجاره زمین های کشاورزی به سپاهیان، ضربه به کشاورزان وارد شد. آنان خانه و زمین مردم را از چنگشان به در می آوردند، و بسیاری از مردم برخلاف میل خود، ناگزیر به مهاجرت شدند.
-در طول تاریخ ایران، شاه مالک زمین بوده است. کل کشور ملک طلق پادشاه بوده است و آن را در اختیار افراد محدودی قرار می داد. آن ها نیز به خاطر ناپایداری شرایط به فکر توسعه و منافع بلندمدت نبودند. بلکه فقط به فکر بهره کشی کوتاه مدت بودند چون می دانستند که امکان دارد چنین فرصتی فردا از دست آنان ربوده شود.
پیامد ششم: خلقیات فرهنگی نامطلوب
-در حکومت های اقتدارگرا، به خاطر زراعت معیشتی و اقطاع داری، فشار مالیاتی، اخاذی، ناامنی و بی ثباتی عمومی، مردم مجبورند برای تمشیت امور زندگی خود، دور سفره حکومت بنشینند. از آن جا که برای همه جویندگان درآمد دولتی و رانت حکومتی، ظرفیت وجود نداشت، رقابت منفی برای حفظ موقعیت و نزدیکی به کانون قدرت، سبب پیدایش و توسعه انواع بی اخلاقی و ناهنچاری های رفتاری شد.
-توطئه، تبانی، ریا، تزویر، افترا، تهمت، دسیسه، نفاق، پنهان کاری؛ تملق؛ چاپلوسی و اعتراض نکردن از ویژگی های حکومت های استبدادی است. از این ویژگی ها به عنوان ابزار دفاعی و حاشیه امنیت برای حفظ موقعیت شغلی، نزدیکی به قدرت و امنیت خانواده استفاده می شود. از این طریق، رفته رفته، فرهنگ نفاق، دشمنی، و دروغ به درون خانواده ها نفوذ و سرایت می کند. استبداد مردمان را مجبور می کند تا دروغ را مباح شمارند، و همچنین تزویر و فریب و نفاق و فروتنی مزورانه را. (کواکبی؛ ۱۳۹۰، ص ۱۵۸)
۱۰۰۰ سال حکومت ایلات
-۱۰۰۰ سال حکومت ایلات: تاریخ ایران نشان می دهد که با به قدرت رسیدن غزنویان، تا پایان دوره قاجاریه، در حدود ۱۰۰۰ سال، حاکمیت بر ایران یک سره در دست قبایل صحرانشین، ایلات و عشایر بوده است.
-۸۵۰ سال حکومت چندپارچه: از شکست ساسانیان تا برآمدن صفویه و استقرار حکومت مرکزی یکپارچه در سراسر ایرانزمین، ۸۵۰ سال طول کشید؛ که بخش بزرگی از آن حکومت ایلات بود که بعد از صفویه هم ادامه داشت. در طول این سالیان نمی توان تاثیر منفی حکومت های متعدد و ریز و درست ملوک الطوایفی را که در جای جای ایران حکومت می کردند، نادیده گرفت.
-معنی این دو گزاره آن است که : مردم ایران در طول هزار سال عموما (و نه همیشه) در معرض آمد و شد سلسله های جدید (تغییر حاکمانی که چیزی از کشورداری و دیوان سالاری نمی دانستند)، ناامنی، بی آیندگی، مالیات ستانی بی رحمانه و نبود نظام مالکیت (عدم ارتباط منافع و تلاش و دارایی) بوده اند.
نتیجه چه شد؟
-تا بدین جا ۴ ویژگی نظام ایلی را بر شمردیم، و این ۴ ویژگی به ۶ پیامد منجر شد. این ۶ پیامد در طول ۱۰۰۰ شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. حاصل این ۶ پیامد به دو اثر عمیق منجر شد.
اثر اول: عدم انباشت سرمایه
-انباشت بلند مدت سرمایه تجاری، که ممکن بود مانند اروپای غربی به انباشت سرمایه کالایی در کشاورزی و صنعت بینجامد، در ایران اتفاق نیفتاد.
-انباشت سرمایه تجاری مستلزم به تعویق افکندن مصرف است. یعنی پس انداز کردن. و پس انداز بلندمدت به حداقلی از امنیت در طول زمانی معقول نیاز دارد. دارایی در زمان حیات صاحب اش، و بعد از آن نباید در معرض دست درازی های دلبخواهی باشد. (به نقل از کاتوزیان)
اثر دوم: تخریب یا تضعیف نظام کشورداری (دیوان سالاری)
-ایران به عنوان یکی از امپراطوری های بزرگ جهان، یک نظام اداره کشور داشت. حضور سازمان دیوانی، یا اداری در ایران به قدمت تاریخ است. برای مثال در دوره هخامنشی برای اداره کشور، سه نوع شورا یا مجلس وجود داشت: ۱-شورای قضاوت سلطنتی برای رسیدگی به مسایل دولتی و حقوقی، ۲-شورایی به ریاست شاه برای تصمیم گیری های مهم کشوری و سیاسی. و ۳- شورای مربوط به بررسی و تصمیم گیری در امور نظامی بود. این نظام در دوران ساسانی نیز وجود داشت. اما بعد از آ« به واسطه ۱- تغییر پیاپی حکومت ها و حکومت ملوک الطوایفی ۲- تکیه ایلات بر قدرت نظامی و نه بر قدرت اداری و ۳- خویشاوندگرایی ایلی* ۴- رخنه فرهنگ پاتریمونیالیست قبیلگی عملا این نظام از هم پاشید. یا اگر در دورانی شکل می گرفت دچار زوال می شد.
*خویشاوند گرایی ایلی: حکومت های ایلیاتی، به محض رسیدن به حکومت از سوی سرکردگان ایل و طایفه قدرت، به تقسیم حکومت میان معتمدین می پرداختند و به همین سبب بسیاری از صلاحیت ها و شایستگی ها نادیده گرفته می شد.
آیا فقط جغرافیا موثر بوده است؟
یک عامل مهم دیگر: تعطیلی ۸۰۰ ساله اندیشه
-چراغ فروزان علم و تفکر که در سده چهارم هجری (دهم میلادی) در اوج درخشندگی بود، و دوران زرین بعد از اسلام خوانده می شد، از قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) رو به خاموشی گذاشت. این توقف اندیشه و تولید فکر تا انقلاب مشروطیت، نزدیک به ۸۰۰ سال به طول انجامید. چرا؟
تعطیل و تعلیق اندیشه
-پرسش این است که چگونه عقل و علم در ایران رو به افول نهاد؟ ۴ دلیل را می توان برشمرد:
۱-دلایل سیاسی: برخی این افول را به آغاز خلافت متوکل نسبت می دهند. آن زمان بحث و استدلال محدود و در مقابل، تسنن و تشرع، تسلیم، تعبد، و تقید اغاز شد. معتزله (عقل گراها) و منسوبین آن ها تحت فشار فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی قرار گرفتند. ترکان غزنوی و سلجوقی در تعصب مذهبی نه تنها دست کمی از متشرعین و سنتگرایان نداشتند، بلکه در تاریک اندیشی، گوی سبقت را ربودند.
۲-رواج آیین مدرسی: آنچه که در تاریخ علم به نام آیین مدرسی خوانده شده، گرایش و اعتقاد به اولویت الهیات بر سایر علوم است. یعنی علوم عقلی باید در خدمت الهیات قرار گیرد. به سخن دیگر، در آیین مدرسی تفکر آزاد و پرسش های بنیادی در باب مسایل دینی مطرود است. فیلسوفان، ریاضی دانان، دانشمندان همه مورد طعن و تهدید قرار می گرفتند.
۳-هجوم بیگانگان: به عنوان نمونه مغولان به گونه ای کشتار عمومی کردند که هزاران دانشور، عالم، و شاعر تلف شدند، کتابخانه ها و گنجینه هایی که طی قرن ها فراهم آمده بود، در یک هفته ویران یا غارت شد، صدها هزار جلد کتاب سوخت.
۴- علمای درباری: سوء عملکرد فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی سرکوبگر و جلوگیری از نوآوری های فکری و عملی.
جمع بندی نظرات مهندس آل یاسین
ترکیبی از شرایط نامناسب جغرافیایی و اقلیمی، پهناوری کشور کویری کوهستان، در تضاد با توزیع نامتناسب منابع آب محدود و پراکنده، دوری شهرها و روستااز هم، نبود راه های دسترسی، تحمیل اقتصاد معیشتی حداقلی، ستم حاکمان جبار سرکوبگر همراه با بی ثباتی، ناامنی؛ قتل عام، اجحاف، هراسی، دلواپسی، ناامیدی، به علاوه جلوگیری از شکوفایی اندیشه و تولید فکر تازه از طریق تعطیلی و تعلیق تفکر، مردم را در چرخه ای از شرایط تنگ و بدزیستی قرار داد تا در آن ها خلق و خوی ناهنجار، ویرانگر، و منفی واپسگرانه نهادینه و پیوسته باز تولید شود تا به به آغاز چرخه ویرانگر خود بازگردد. حکومت های جبار سرکوبگر زندگی روزمره مردم را تبدیل به زندگی در هراس، ناامنی، ریا، دروغ و سکوت کردند.
آیا روایت مهندس آل یاسین با رستا همخوانی دارد؟
به نظر می رسد که مهندس آل یاسین معتقد است که جغرافیای عریض و تاریخ بلند ما (لایه ۱ رستا) خود را در نظام باورها، خلقیات فرهنگی، نهادهای اقتصادی و سیاسی ما نشان داده است. (لایه ۲ رستا) و این نهادهای ناکارآمد از یک طرف و توقف ۸۰۰ ساله علم و عقل از طرف دیگر باعث شده است که در طول زمان، ما (یعنی حاکمان و مردمان) ناتوان باشیم از پیشرفت، بهبود و به زبان امروزی توسعه. به عبارت دیگر نظام حکمرانی ما در طول تاریخ اگر نگویی ناتوان، باید بگوییم کم توان بوده است برای حل مساله های ملی مانند تامین امنیت، گسترش تجارت، تضمین حقوق مالکیت و برقراری ارتباط موثر با جهان (لایه ۳ رستا).
در تصویر بعدی، مولفه های اصلی نظام فکری مهندس آل یاسین را در قالب رستا آورده ایم.
جمع بندی و نتیجه گیری
برداشت شخصی من از نگاه مهندس آل یاسین این است که موقعیت جغرافیایی ما (کم آبی و پراکندگی) اقتصاد معیشتی را رقم زده است. و موید زیست کوچ نشینی است. این منجر شد به حکومت هزارساله ایلات که ختم شد به:
۱-ناپایداری نهاد سیاست
۲-ناامنی و غارتگری در نهاد اقتصاد
۳-پاتریمونیالیسم قبیلگی و استبدادپذیری در فرهنگ/سیاست
۴-غربت گفت وگو و حکومت شمشیر در نهاد سیاست
۵-ایجاد خلقیات فرهنگی نامطلوب همچون دروغ، تبانی، ریا، تزویر، دسیسه و نفاق به عنوان ابزار دفاعی در نهاد فرهنگ.
۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری در نهاد اقتصاد
و این باعث شده است که زوال نظم کشورداری (دیوانسالاری) و عدم انباشت سرمایه رخ دهد و کشور نتواند مسایل خود را به سرعت و با کیفیت حل کند و در نهایت توسعه پذیری خود را از دست داده است.
برای مطالعه بیشتر:
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901283